سلام غریبه
تو مثل خواب و رؤیا پا مى ذارى رو شبهام
گریه دیگه تمومه تو خنده اى رو لبهام
باز مى گیرم تو دستام دستاى بى ریا تو
حس مى کنم تو گوشم صداى آشناتو
اشاره کن گل من که باز سحر تو راهه
فصل من و تو اینجا پشت شب سیاهه
تو یار من مى مونى دوست دارم همیشه
عشق تو از دل من هرگز جدا نمى شه
تو از کتابا مى یاى از ته دنیا مى یاى
چشم انتظار مى مونم تا باز تو از راه بیاى
نجابت نگاتو به عالمى نمى دم
ببین که از تو چشمات به آسمون رسیدم
بیا بیا که بى تو صداى من مى گیره
نذار پرنده ى عشق کنج قفس بمیره
سبد سبد ترانه تو راه تو مى ریزم
خودت که خوب مى دونى دیوونتم عزیزم
نجابت نگاتو به عالمى نمى دم
ببین که از تو چشمات به آسمون رسیدم
بیا بیا که بى تو صداى من مى گیره
نذار پرنده ى عشق کنج قفس بمیره
وبلاگت بسیار قسنگ و زیباست همین رو ادامه بده در ضمن دوست دارم با هم تبادل لینک یا لوگو بکنیم نظرت چیه؟